مالی به من گفت که شش دور اول دیپلماسی در بهار امسال "پیشرفت واقعی" داشت. او در ماه ژوئن یک بسته هسته ای ارائه کرد که شامل پایان دادن به اکثر تحریم های ترامپ بود. او گفت: «احساس جمعی همه – به وضوح اروپاییها، روسها و چینیها، بلکه هیئت ایرانی در آن زمان – این بود که میتوانیم خطوط کلی یک توافق را ببینیم.» "اگر هر طرف آماده بود تا مصالحه های لازم را انجام دهد، ما می توانستیم به آنجا برسیم." کاریکاتور جولیا سویتز مذاکرات در آن ماه، پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران متوقف شد. حسن روحانی، رئیس جمهور قبلی و اصلاح طلب، در سال های 2013 و 2017 بر بستر تعامل با ایالات متحده پیروز شده بود. اما تحریم های ترامپ مزایای اقتصادی وعده داده شده توسط توافق هسته ای را خراب کرد، بنابراین در سال 2021 اکثریت ایرانی ها زحمت رای دادن به خود را ندادند. ابراهیم رئیسی، عقیدتی سفت و سخت و رئیس قوه قضائیه انتخاب شد. ایالات متحده قبلا رئیسی را تحریم کرده بود و به نقش وی در «کمیسیون مرگ» اشاره کرده بود که دستور اعدام حدود پنج هزار مخالف را در سال 1988 صادر کرد. رئیسی در مراسم تحلیف خود در ماه اوت متعهد شد: «همه پارامترهای قدرت ملی تقویت خواهند شد.» مالی کت و شلوارهای خود را در هتلی در وین رها کرده بود و انتظار داشت مذاکرات زودتر از سر گرفته شود. اما پنج ماه گذشت و برنامه هسته ای ایران بیشتر پیش رفت. مالی سرانجام کت و شلوارهایش را به خانه فرستاد. مالی به من گفت تا زمانی که دیپلماسی از سر گرفته شد، در اواخر نوامبر، برنامه ایران محدودیت های تحمیل شده توسط J.C.P.O.A را «از بین برد». او گفت: «در حالی که آنها این پیشرفتها را انجام میدهند، به تدریج قرارداد را از مزایای عدم اشاعه که ما برای آن چانهزنی کردیم خالی میکنند. دولت بایدن عقب نشینی کرده است. مالی افزود: ما با توافق بدتری موافقت نمی کنیم زیرا ایران برنامه هسته ای خود را توسعه داده است. در برخی مواقع به زودی، تلاش برای احیای این معامله "معادل تلاش برای احیای یک جسد مرده خواهد بود." در این صورت، ایالات متحده و متحدانش ممکن است «باید به برنامه هستهای ایران بپردازند». یک مقام ارشد وزارت امور خارجه گفت، بدون بازگشت به توافق، «بیش از حد قابل قبول، ممکن، و شاید حتی محتمل» است که ایران تلاش کند به یک کشور هستهای آستانه تبدیل شود. کارت وحشی اسرائیل است. در ماه سپتامبر، در مجمع عمومی سازمان ملل، نفتالی بنت، نخستوزیر جدید اسرائیل، متهم کرد که برنامه هستهای ایران «لحظهای حساس را پشت سر گذاشته است و تحمل ما نیز همینطور است». کلمات جلوی چرخش سانتریفیوژها را نمی گیرند.» اسرائیل قرار است به زودی آموزش برای حملات نظامی احتمالی به ایران را آغاز کند. بنی گانتز، وزیر دفاع در ماه دسامبر در جریان سفر به واشنگتن از دولت بایدن خواست تمرینات نظامی مشترکی با اسرائیل برگزار کند. پالتی به من گفت: «مشکل برنامه هستهای ایران این است که در حال حاضر هیچ مکانیسم دیپلماتیکی وجود ندارد که آنها را متوقف کند.» "هیچ عامل بازدارنده ای وجود ندارد. ایران دیگر نمی ترسد. ما باید علامت توقف را به آنها بدهیم.» مقامات آمریکایی مخالفت میکنند که عملیات اسرائیل اغلب تهران را تحریک کرده و دیپلماسی را عقب انداخته است. ایران همچنان میتواند پیشرفتهای فناوری را در صورت دستیابی به توافق معکوس کند. با این حال، دانش آن غیر قابل برگشت است. کلسی داونپورت گفت: «برنامه هستهای ایران در سال گذشته به نقاط عطف جدیدی دست یافت. از آنجایی که این کشور بر این قابلیتهای جدید تسلط پیدا میکند، درک ما را در مورد اینکه چگونه این کشور ممکن است به دنبال سلاحهای هستهای در این مسیر باشد، تغییر خواهد داد.» حتی اگر دولت بایدن برای بازگشت به توافق میانجیگری کند، جمهوریخواهان قول دادهاند که آن را خنثی کنند. در ماه اکتبر، سناتور تد کروز، از تگزاس، در توییتی نوشت: «مگر اینکه هر توافقی با ایران به عنوان یک معاهده توسط سنا تصویب نشود – که بایدن میداند که اتفاق نخواهد افتاد – 100٪ مطمئن است که هر رئیسجمهور جمهوریخواه آینده آن را پاره خواهد کرد. . دوباره.» همانطور که مذاکرات هسته ای در اوایل سال جاری آغاز شد، من به همراه کنت (فرانک) مک کنزی جونیور، یک ژنرال تفنگداران دریایی اهل آلاباما، که عملیات نظامی ایالات متحده در سراسر میانه را رهبری می کند، به پایگاه هوایی الاسد، در صحرای دورافتاده غربی عراق پرواز کردم. شرق و جنوب آسیا. این بخشی از یک تور طولانی در عراق، سوریه، افغانستان، قطر و لبنان بود. در کابین غارنشین یک C-17، او به تنهایی در ظرفی به اندازه اتاقی که پرچم آمریکا را پوشانده بود، نشست. تجربه نظامی مک کنزی با ایران خطرناک و خونین بوده است. زمانی که او افسر جوانی بود، دویست و چهل و یک تفنگدار دریایی در بمب گذاری انتحاری سال 1983 نیروهای حافظ صلح ایالات متحده در بیروت کشته شدند. این بزرگترین تلفات جانیان دریایی در یک روز از زمان نبرد ایوو جیما در جنگ جهانی دوم بود. دولت ریگان ایران و نمایندگان نوپای آن در حزب الله را مقصر دانست. تقریباً چهار دهه بعد، مککنزی به من گفت که تواناییهای هستهای تهران از تنها خطری که اکنون تهدید میکند فاصله زیادی دارد. در دوران ترامپ، خصومتها بین ایالات متحده و ایران تشدید شد. آنها در سال 2020 به اوج خود رسیدند، زمانی که ترامپ دستور ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده محترم نیروی قدس ایران، شاخه نخبه سپاه پاسداران را صادر کرد. هنگامی که سلیمانی برای دیدار با متحدان محلی وارد بغداد شد، مککنزی یک پهپاد M-9 Reaper را برای شلیک چهار موشک هلفایر به کاروان ژنرال فراخواند. سلیمانی و 9 نفر دیگر تکه تکه شدند. دست بریده شده او با حلقه بزرگ سنگ قرمزی که اغلب روی انگشت عروسی او عکس گرفته می شد، شناسایی شد. پنج روز بعد، ایران یازده موشک بالستیک – که هر کدام حداقل یک کلاهک هزار پوندی حمل می کرد – به پایگاه هوایی الاسد شلیک کرد. اطلاعات آمریکا استقرار موشکهای ایران را ردیابی کرده بود و به آمریکاییها چند ساعت فرصت داد تا هواپیماهای جنگی و نیمی از پرسنل خود را تخلیه کنند. سرهنگ دوم استاسی کلمن، فرمانده یک جوخه اعزامی هوایی، باید تصمیم می گرفت که کدام یک از خدمه صد و شصت نفره خود را ترک کنند و چه کسی "از لحاظ احساسی مجهز" برای ماندن باشد. او بعداً به بازرسان نظامی گفت: «من تصمیم میگرفتم چه کسی زنده بماند و چه کسی بمیرد. من صادقانه فکر میکردم هرکسی که پشت سر بماند از بین خواهد رفت.» بسیاری از نیروهای نظامی که الاسد را ترک میکردند، با نگرانی آنهایی را که میماندند در آغوش گرفتند. از سال 1953، در طول جنگ کره، هیچ پرسنل نظامی آمریکایی در اثر حمله هوایی دشمن کشته نشده بود. اولین حمله هوایی حدود ساعت 1 بامداد رخ داد. استاد گروهبان جانت لیلیو به بازرسان گفت: "آنچه در سنگرها اتفاق افتاد، خوب، هیچ کلمه ای نمی تواند جو را توصیف کند. من آماده مرگ نبودم، اما سعی میکردم خود را با هر اعلام موشکی آماده کنم.» بمباران ساعت ها به طول انجامید. این بزرگترین حمله موشکی بالستیک بود که تاکنون توسط هر کشوری به نیروهای آمریکایی انجام شده است. هیچ آمریکایی فوت نکرد، اما صد و ده نفر دچار آسیب های مغزی شدند. ترامپ درد و رنج الاسد را رد کرد. او به خبرنگاران گفت: «شنیدم سردرد داشتند. دو سال بعد، بسیاری از کسانی که در الاسد هستند، هنوز از دست دادن حافظه عمیق، بینایی و شنوایی رنج می برند. یک نفر در ماه اکتبر بر اثر خودکشی جان باخت. به هشتاد نفر جایزه قلب بنفش داده شده است. مککنزی به من گفت که درس اسد این است که موشکهای ایران به تهدیدی فوریتر از برنامه هستهای آن تبدیل شدهاند. برای چندین دهه، موشک ها و موشک های ایران به شدت نادرست بودند. مک کنزی گفت: در الاسد، "آنها تقریباً به جایی که می خواستند ضربه زدند". اکنون آنها «می توانند به طور مؤثر در وسعت و عمق خاورمیانه ضربه بزنند. آنها می توانستند با دقت ضربه بزنند و می توانستند با حجم ضربه بزنند.»پیشرفت های ایران هم متحدان و هم دشمنان را تحت تأثیر قرار داده است. پس از انقلاب 1979، حکومت تئوکراتیک جوان ارتش شاه را پاکسازی کرد و با وجود موجهای تحریم اقتصادی، تقریباً از ابتدا آن را بازسازی کرد. ایران در دهه 1980 با عراق یک جنگ ویرانگر هشت ساله انجام داد که تسلیحات آن را بیش از پیش تخلیه کرد. نیروی هوایی آن هنوز ضعیف است، کشتیها و تانکهایش در حد متوسط هستند، و ارتش آن قادر به حمله به کشور دیگری و حفظ قلمرو نیست. در عوض، رژیم روی توسعه موشکهایی با برد بیشتر، دقت دقیق و قدرت تخریب بیشتر تمرکز کرده است. ایران اکنون یکی از بزرگترین تولیدکنندگان موشک در جهان است. آژانس اطلاعات دفاعی گزارش داد که زرادخانه آن بزرگترین و متنوع ترین در خاورمیانه است. مالی به من گفت: «ایران ثابت کرده است که از برنامه موشک های بالستیک خود به عنوان ابزاری برای اجبار یا ارعاب همسایگان خود استفاده می کند. ایران میتواند موشکهای بیشتری شلیک کند تا دشمنانش – از جمله ایالات متحده و اسرائیل – بتوانند سرنگون یا منهدم کنند. تهران به چیزی دست یافته است که مک کنزی آن را «تطابق بیش از حد» می نامد – سطحی از توانایی که در آن یک کشور دارای تسلیحاتی است که کنترل یا شکست آن را بسیار دشوار می کند. مک کنزی گفت: «ظرفیت استراتژیک ایران اکنون بسیار زیاد است. «آنها در تئاتر بیش از حد همخوانی دارند – توانایی غلبه کردن.» امیرعلی حاجی زاده، سرتیپ و یک تک تیرانداز سابق که ریاست نیروی هوافضای ایران را بر عهده دارد، به جسارت های آتش زا معروف است. وی در سال 2019 به خود می بالید: «همه باید بدانند که همه پایگاه های آمریکایی و شناورهای آنها در فاصله دو هزار کیلومتری در برد موشک های ما هستند. ما دائما خود را برای یک جنگ تمام عیار آماده کرده ایم.» حاجی زاده جانشین ژنرال حسن مقدم شد که برنامه موشکی و پهپادی ایران را پایه گذاری کرد و در سال 2011 به همراه شانزده نفر دیگر در یک انفجار مرموز جان باخت. آنها روی موشکی کار می کردند که می توانست اسرائیل را هدف قرار دهد. اسرائیلی ها حاجی زاده را سلیمانی جدید می نامند. مک کنزی او را بی پروا خطاب کرد. در سال 2019، نیروهای حاجی زاده یک پهپاد شناسایی آمریکایی را بر فراز خلیج فارس سرنگون کردند. او همچنین حملات موشکی به الاسد را سازماندهی کرد. ساعاتی پس از آن حمله، نیروهای وی یک هواپیمای مسافربری بوئینگ 737 اوکراینی را با صد و هفتاد و شش سرنشین، هنگام بلند شدن از فرودگاه بینالمللی تهران سرنگون کردند. همه از بین رفتند. به مدت سه روز، ایران از پذیرش مقصر امتناع کرد تا اینکه تحت فشار، حاجی زاده به تلویزیون رفت و به آن اعتراف کرد. ایران اکنون بزرگترین مجتمع های زیرزمینی شناخته شده در خاورمیانه را دارد که برنامه های هسته ای و موشکی را در خود جای داده است. بیشتر تونل ها در غرب، رو به اسرائیل، یا در سواحل جنوبی، روبروی عربستان سعودی و دیگر شیخ نشین های خلیج قرار دارند. پاییز امسال، تصاویر ماهوارهای ساختوساز زیرزمینی جدید در نزدیکی باختران، وسیعترین مجتمع را ردیابی کردند. این تونل ها که از سنگ تراشیده شده اند بیش از هزار و ششصد فوت زیر زمین فرود می آیند. بنا بر گزارش ها، برخی از مجتمع ها کیلومترها کشیده شده اند. ایران آنها را "شهرهای موشکی" می نامد. در سال 2020، سپاه پاسداران با انتشار ویدئویی از حاجی زاده در حال بازرسی زرادخانه موشکی زیرزمینی، سالگرد تسخیر سفارت آمریکا را جشن گرفت. در حالی که موسیقی تعلیقی در پسزمینه پخش میشود، او و دو فرمانده دیگر سپاه پاسداران از طریق تونلی که ردیفهایی از موشکها روی هم قرار گرفتهاند، راهپیمایی میکنند. صدای ضبط شده از سردار سلیمانی در پسزمینه پخش میشود: «شما این جنگ را شروع میکنید، اما ما پایان آن را ایجاد میکنیم». یک راهآهن زیرزمینی، موشکهای عماد را برای پرتابهای متوالی سریع حمل میکند. عمادها هزار مایل برد دارند و می توانند کلاهک معمولی یا هسته ای را حمل کنند.
تهدید قریب الوقوع یک بحران هسته ای با ایران
