فهرست بستن

جامعه هزاره در افغانستان در وسط ایران و طالبان گیر کرده است

جامعه هزاره در افغانستان در وسط ایران و طالبان گیر کرده است

ایران منبع

22 اکتبر 2021 • 5:37 صبح به وقت شرقی

جامعه هزاره در افغانستان در وسط ایران و طالبان گیر کرده است

توسط
Saumaun Heiat

با ورود طالبان به قدرت دوم و اعلام دولت تازه تأسیس در افغانستان در هفته های اخیر ، چندین طرف ذی نفع شاهد تغییر در روابط خود خواهند بود ، یعنی ایران و اقلیت قوم هزاره افغانستان-که اکثراً جمعیت شیعه هستند. متاثر از ایران و دارای جملات بسیار کوچکی از پیروان اهل سنت و اسماعیلی است.

در حالی که طالبان برای تحکیم قدرت خود در سراسر کشور تلاش می کند، جنبش اسلامگرای سنی با مانعی در متقاعد کردن جامعه هزاره – که 20 درصد جمعیت افغانستان است – مواجه است که علیرغم سابقه به حاشیه راندن وحشیانه و سیستماتیک تحت حاکمیت خود، جایگاهی را در اختیار دارد. رژیم قبلی طالبان در سالهای 1996-2001. طالبان، هزاره‌ها و ایران باید آینده نامعلومی را دنبال کنند که تا به امروز با روابط مناقشه‌آمیز بین سه طرف ذینفع مشخص شده است.

ایران و طالبان در سال 1998 به نقطه عطف رسیدند، زمانی که این گروه شبه نظامی 9 دیپلمات ایرانی را در کنسولگری ایران در مزارشریف در شمال افغانستان کشت. این رویداد تقریباً منجر به جنگ ایران با افغانستان شد ، اما در عوض ایران را مجبور کرد از اتحاد شمالی به عنوان مخالف اصلی طالبان حمایت استراتژیک کند و در عین حال اطلاعاتی را به ایالات متحده برای کمک به برکناری طالبان در حمله 2001 ارائه کند.

با این حال، در سال‌های اخیر، به نظر می‌رسد که تنش‌های نفاق‌آمیز بین ایران و طالبان با محاسبات منطقی سیاسی مبتنی بر منافع متقابل جایگزین شده است – که اخیراً با دو نشست بلندپایه‌ی هیئت طالبان در تهران در ژانویه و جولای سال جاری مشخص شد. این امر ناشی از طالبانی با رسانه های اجتماعی و دیپلماتیک تر است – آنها در هشت سال گذشته در دفتر خود در قطر از نظر سیاسی صلاحیت بیشتری پیدا کرده اند – اگرچه هنوز به روش های قدیمی خود برای سرکوب مردم افغانستان با قوانین سختگیرانه متوسل می شوند.

ایران به‌عنوان قدرت منطقه‌ای همسایه، به دنبال گسترش حوزه نفوذ خود در افغانستان (حتی در طول دو دهه تصدی ایالات متحده) بوده است. جاه طلبی های ایران با روابط تاریخی خصمانه طالبان برخورد کرده است که به هرگونه ارتباط داخلی ایران با سوء ظن می نگرد.

به عنوان مثال، اکثریت هزاره ها متعلق به یک فرقه شیعه هستند که از نظر تاریخی تحت آزار و اذیت قرار گرفته اند و از این رو، اشتراک اعتقادی با دستگاه روحانیت در ایران دارند. این اشتراک به عنوان یک پیوند مستقیم بین ایران و هزاره ها عمل کرده است و به نمونه هایی از تهران ختم شده است که از قدرت نرم خود در بهانه همکاری استفاده می کند. یکی از این نمونه ها، تشکیل تیپ فاطمیون، یک شبه نظامی شیعه، در دهه 1980 برای مقابله با تهدیدهای خارجی که در آن زمان جمهوری اسلامی تازه تأسیس ایران با آن مواجه بود، مانند جنگ ایران و عراق 1980-1988 و جنگ داخلی افغانستان 1989-1992 است. جنگ.

در نتیجه بدعت دیده شدن از سوی طالبان و وحشیانه شدن سیستماتیک از دهه 1990، صدها هزار هزاره به ایران گریختند، جایی که بسیاری از مردان جوان هزاره به استخدام بریگاد درآمدند – پدیده ای که در طول یورش به دولت اسلامی افزایش یافت. عراق و الشام (داعش). با ظهور داعش در عراق و سوریه ، ایران ساختار فاطمیون را به عنوان یک نیروی نیابتی حرفه ای مستقیماً تحت فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) بازسازی کرد. با توجه به اینکه درگیری‌ها در سوریه و عراق تا حدودی باثبات است، ایران اکنون به دنبال تقویت فاطمیون به عنوان نماینده خود در افغانستان جدید است.

تیپ فاطمیون

تیپ فاطمیون عمدتاً ریشه در مهاجران افغان از قوم هزاره در ایران دارد که اغلب به اجبار تشویق به پیوستن می شوند. برآوردهای گزارش موسسه صلح ایالات متحده در سال 2019 ادعا می کند که بین چهل هزار تا شصت هزار عضو این تیپ وجود دارد. تعداد نیروهای فاطمیون که ایران برای حمایت از بشار اسد در سوریه برای مبارزه با داعش مستقر کرده اند، ده ها هزار تخمین زده می شود. گزارش های داخلی نشان می دهد که ایران به افراد هزاره و خانواده هایشان مشوق های اجباری مانند حمایت های قانونی، شهروندی و پرداخت پول در ازای خدمت در فاطمیون ارائه می دهد. با این حال، بسیاری از آنها با تهدید به اخراج و دستگیری ترس از پیوستن به آن را می‌بینند. این رابطه ظاهراً قراردادی فضایی از عدم اطمینان را از نظر میزان وفاداری هزاره‌های درگیر ایرانی نسبت به متولیان مذهبی خود ایجاد می‌کند.

در حالی که فاطمیون تحت رژیم جدید طالبان غیرقانونی شد، دولت‌های حامد کرزی و اشرف غنی حضورشان در افغانستان را به‌طور علنی تایید نکردند، با گزارش‌هایی مبنی بر اینکه استخدام‌ها زیر نظر ریاست جمهوری متبوعشان ادامه یافت. رحمت الله نبیل، رئیس سازمان اطلاعات افغانستان در سال های 2010 تا 2012 و 2013 تا 2015، در اظهار نظر نسبتاً کمیاب بلندپایه ای در مورد تیپ فاطمیون، در فوریه 2020 اظهار داشت که فاطمیون "یک تهدید فوری برای امنیت ملی افغانستان" ایجاد نکرده است. با اشاره به اینکه چندین هزار عضو از خط مقدم سوریه بازگشته اند.

به گفته مقامات ارشد دولت سابق افغانستان ، گفته می شود که ایران هزاران جنگجوی فاطمیون را که در سوریه و عراق خدمت می کردند با اسلحه و پول سپاه به افغانستان فرستاده است تا بتواند یک شبکه بسیج سریع برای دفاع از منافع شیعیان در داخل کشور ایجاد کند. در صورت لزوم با این حال، این احساس در تضاد با کسانی است که فاطمیون را به عنوان کهنه سربازان رزمی ماهر علیه داعش و کسانی در جنگ سوریه که آموزش های سپاه را دیده اند، در تضاد است و این نگرانی احتمالی را در میان طالبان ایجاد می کند که ممکن است حمله ای مرتبط با ایران به رهبری فاطمیون علیه داعش صورت گیرد. دولت تازه تشکیل شده

تهران سیاست خود را در قبال عملیات تیپ فاطمیون در افغانستان اعلام نکرده است، به استثنای اظهارات محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه سابق در دسامبر 2020. ظریف با اشاره به دولت وقت غنی اظهار داشت: «دولت افغانستان کاملا مطلع است که ما آماده کمک به تجدید سازماندهی دولت افغانستان [the Fatemiyoun] تحت رهبری ارتش ملی افغانستان در مبارزه با تروریسم هستند. "

اظهارات ظریف در راستای فراخوان گسترده‌تر برای هماهنگی بیشتر شیعیان برای مبارزه با شاخه داعش در استان خراسان (داعش-K) در افغانستان بیان شد.

در حالی که این بیانیه متوجه داعش به عنوان دشمن اصلی ایران برای افراط گرایی سنی بود، هیچ نشانه ای وجود ندارد که ایران از جنگجویان فاطمیون در افغانستان برای مبارزه با طالبان استفاده نکند، که اگر تهران فرصت هایی را برای ضربه زدن به سنی-تندرو اصلی ببیند ممکن است باقی بماند. بازیگران در داخل افغانستان

هدف طالبان این است که در حال حاضر با اقلیت هزاره مهربان تر باشد

در طول اولین تکرار حکومت طالبان از سال 1996 تا 2001، قتل عام علیه هزاره ها و تبعیض سیستماتیک یک امر عادی بود. جنگجویان طالبان پس از تسلط بر ولایت غزنی افغانستان در اوایل جولای، 9 مرد هزاره را در جریان حمله تابستانی شکنجه و به قتل رساندند، که به طرز وحشتناکی بازتاب کشتارهای دسته جمعی قبلی هزاره ها توسط طالبان در سال 1998 بود.

دگردیسی سیاسی و استراتژیک طالبان از دهه 1990 تا کنون ممکن است ایران و روابط ناپایدار طالبان را از نو کند، به ویژه در حالی که تهران به دنبال معطوف کردن توجه خود به شرق است. ایران به عنوان متولی شیعه در سراسر منطقه می داند که هزاره ها نمی توانند بدون نمایندگی از آنها در سطح محلی تحت حاکمیت طالبان امنیت داشته باشند ، بنابراین برای ارتقای منافع شیعیان در افغانستان نیاز به سطح مشارکت بین تهران و کابل است.

از زمان تصرف کابل در 15 اوت، طالبان در جشن های مذهبی شیعیان مانند عاشورا مداخله نکرده اند و به هزاره ها -که در سال های اخیر هدف حملات داعش-K قرار گرفته اند- از امنیت آنها اطمینان داده اند. با این حال، طالبان به نمادهای فرهنگی هزاره حمله کرده است. مهم‌تر از همه، گفته می‌شود که طالبان مجسمه رهبر هزاره‌ها و نماد ضد طالبان عبدالعلی مزاری را در ولایت بامیان در اواسط ماه اوت که این گروه در سال 1995 اعدام کرد، تخریب کردند. ارتباطات طالبان به دنبال کاهش تنش در سطح سطح است. با تقویت نگرانی هزاره ها، حمله اواخر ماه اوت توسط طالبان منجر به تیراندازی و متعاقباً کشته شدن چهارده هزاره از جمله پرسنل نظامی و ملکی هزاره در ولایت دایکندی شد.

جلب اعتماد هزاره در زمان طالبان ممکن است به ندرت مانند مولوی مهدی ، یکی از معدود هزاره هایی که به عنوان فرمانده عالی رتبه به این گروه پیوسته است ، برسد. در آوریل 2020، مهدی علناً در یک پیام ویدئویی نادر طالبان (که به دنبال تأمین حمایت و عضویت هزاره-شیعه بود) اظهار داشت که «آنها نباید نگران باشند» در دوره دوم تصدی طالبان و اینکه «این حکومت برای همه مسلمانان است». با این حال، کشتار مجموع شناخته شده بیست و سه هزاره توسط طالبان در جولای و آگوست، نتایج بالقوه متفاوتی را نشان می دهد که یادآور گذشته ای نزدیک است که هنوز در حافظه اقلیت شیعه جا افتاده است.

رهبری و محلات هزاره و حکومت طالبان باید به یک مصالحه عمومی-سیاسی برسند. با این وجود ، ایران همچنان یکی از ذینفعان اصلی در ایجاد روابط است که حاکمیت اقلیت شیعه را بر عهده دارد. پیام‌های مختلط از سوی رهبری طالبان – از تضمین امنیت و شروع جدید با هزاره‌ها گرفته تا پیام‌های تجاوز و اعمال وحشیانه – یک رابطه پایدار را بعید می‌سازد. رویکردی با محوریت فراگیری هزاره ها به ثبات در سراسر کشور و افزایش روابط استراتژیک، به ویژه با ایران مشتاقانه به شرق کمک می کند. علاوه بر این، تهدید بی‌ثباتی داعش-ک، با بمب‌گذاری‌های مرگبار مانند حمله 26 اوت فرودگاه بین‌المللی کابل و اخیراً بمباران مسجد عید گاه در 4 اکتبر، نیازمند یک جبهه متحد است.

علیرغم بی ثباتی داخلی ، به نظر می رسد که طالبان تحولات تجاری قابل توجهی با تهران ایجاد کرده است. در 4 اکتبر ، یک هیئت ایرانی با رهبران طالبان در کابل ملاقات کرد تا روابط تجاری خود را تقویت کنند ، از جمله این مهم می توان به توسعه مشترک گذرگاه های مرزی ، تسهیل حمل و نقل سوخت وارداتی افغانستان و احداث خط لوله گاز افغانستان-ایران اشاره کرد. با توجه به اینکه به نظر می رسد ایران در حال کاهش موضع خود در قبال طالبان است، این ممکن است نتیجه واقعی تری باشد زیرا یک دولت نوپای طالبان به دنبال تقویت مشروعیت خود در سراسر افغانستان و خارج است.

با این حال، هزاره ها همچنان نقش سرمایه انسانی را برای منافع ایران ایفا می کنند و در عین حال درگیر پیام های مختلط از سوی طالبان هستند. ایران و طالبان باید به طور کامل درک کنند که چگونه پل زدن شکاف های تاریخی شان، با هزاره ها به عنوان سهامداران واقعی و فعلی، می تواند منجر به شکوفایی هر یک از این احزاب در افغانستان پر هرج و مرج پس از آمریکا شود.

Saumaun Heiat کارشناسی ارشد خود را با تمرکز بر توسعه بین المللی و مطالعات خاورمیانه از مدرسه روابط بین الملل الیوت دریافت کرد. او در حال حاضر در کمونیکس بین‌المللی، شرکت به‌عنوان همکار ارشد در پروژه جوامع بادوام و فرصت‌های اقتصادی USAID-عراق (DCEO) کار می‌کند. او را در توییتر دنبال کنید: @saumaun1.

خواندن بیشتر

تصویر: حسین رحیمی ، 23 ساله ، از قوم هزاره ، از جامعه شیعه ، تصویری از خواهرش گلسوم ، که در انفجار مدرسه در اوایل سال جاری کشته شد ، در مصاحبه با رویترز ، در کابل ، افغانستان 18 اکتبر ، در دست دارد. 2021. عکس گرفته شده در 18 اکتبر 2021. رویترز/خورخه سیلوا