فهرست بستن

فراتر از تحریم ها و حملات: استراتژی جدید ایران

فراتر از تحریم ها و حملات: استراتژی جدید ایران

در شرایطی که توافق هسته‌ای ایران در آستانه فروپاشی است، برای دیپلمات‌هایی که در وین گرد هم می‌آیند مرگبار است تا درباره جهان‌بینی آیت‌الله علی خامنه‌ای توهم کنند. به جای اینکه فرض کنیم که تنها جایگزین دیپلماسی، گزینه نظامی است – با حملات علیه برنامه هسته ای ایران که خطر جنگ با ایران را افزایش می دهد – زمان سیاست جدید ایران است که ماهیت تهدید استراتژیک ایجاد شده توسط آیت الله را بازنگری کند. از زمان تصدی مقام رهبری در سال 1368 با 60 رای مجلس خبرگان رهبری. خامنه‌ای نه تنها به‌عنوان پدرخوانده برنامه هسته‌ای ایران، بلکه به‌عنوان روحانی انقلابی که ایدئولوژی بنیادگرای آن سیاست خارجی و داخلی ایران را هدایت می‌کند، عمل کرده است. پرتوهای هسته‌ای ایران، جنگ‌طلبی منطقه‌ای و برنامه موشکی بالستیک، مسائل دیپلماتیک مجردی نیستند. آنها مظاهر ایدئولوژی انقلابی هستند – دم کرده سمی مارکسیسم و ​​اسلام گرایی که در قانون اساسی 1979 ایران مدون شده است. پرداختن به بن بست پیرامون برنامه هسته ای ایران بدون شناخت دشمنی تاریخی و ایدئولوژیک پشت نفرت آیت الله از ایالات متحده و دشمنی با غرب غیرممکن است. دیگر جایی برای سردرگمی در مورد نیات صلح آمیز آیت الله وجود ندارد. در اوایل آبان ماه، بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران، اعلام کرد که ذخایر 60 درصد ذخایر اورانیوم غنی شده ایران به «25 کیلوگرم (55 پوند)» رسیده است. اورانیوم غنی شده تا این سطوح خطر بزرگی برای تکثیر دارد. زمان شکست – زمان مورد نیاز برای تولید اورانیوم با درجه سلاح – را به حدود یک ماه کاهش می دهد. پیشرفت‌های هسته‌ای ایران بسیار بعید می‌سازد که ایران به پایبندی به توافق هسته‌ای ایران بازگردد، معیار اصلی که مستلزم برقراری مجدد یک زمان شکست 12 ماهه است. همانطور که رافائل گوسی ، مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، خاطرنشان کرده است : «کشوری که 60 درصد غنی‌سازی می‌کند چیز بسیار جدی است – فقط کشورهایی که بمب‌ساز هستند به این سطح می‌رسند. " متأسفانه، چین و روسیه به جای تشخیص شدت تهدید بنیادگرایان برای نظم جهانی و ثبات منطقه، برنامه هسته‌ای ایران را به‌عنوان ضربتی برای بیرون راندن ایالات متحده از خاورمیانه می‌بینند. روسیه و چین در ازای ارائه پوششی برای قمار هسته‌ای آیت‌الله، از سایه تحریم‌ها برای گرفتن امتیازات عظیم نفت و گاز از آیت‌الله استفاده کرده‌اند. مردم ایران و آمریکا مجبورند قیمت معاملات آیت‌الله با ایران را بپذیرند، معامله‌ای که چیزی جز معامله‌های فاسد برای چین نیست تا رشد اقتصادی خود را با میلیون‌ها بشکه نفت دزدیده شده ایران تامین کند. چین در ازای تأمین مالی سرکوب‌ها و فساد آیت‌الله، ایران را به باتلاق بنیادگرایی، فقر، بدهی و جنگ می‌کشاند. علاوه بر این، بن بست هسته ای به چین اجازه می دهد تا منبع بی پایان انرژی ارزان را تضمین کند، یک مزیت اقتصادی ناعادلانه که به آن اجازه می دهد شرکت ها و صنعت آمریکایی را نابود کند. ایرانی‌ها برای درک قیمت قمار هسته‌ای خامنه‌ای نیازی به چشم‌اندازی به مذاکرات متوقف شده در وین ندارند. در واقع، خامنه‌ای مذاکره ایران با غرب را فرصتی برای آوردن صلح و رفاه به ایران نمی‌داند. همانطور که تحریم ها به عنوان پوششی برای فساد دزدسالارانه او عمل می کند، جنگ طلبی او نیز برای تقویت ایمان به ریشه های ایدئولوژیک حکومت دینی ایران طراحی شده است. همانند ترور سلیمانی، دور جدید تحریم‌های آمریکا یا حملات اسرائیل به آیت‌الله این امکان را می‌دهد که این افسانه را زنده کند که ایالات متحده شیطان بزرگ است و ایران و جهان اسلام قربانیان آن هستند. فرض معیوب در معامله فاوستی با آیت الله و فرض نادرست مذاکرات دیپلماتیک بر سر برنامه هسته ای ایران در اینجا نهفته است. آنچه به دین سالاری خامنه ای دامن می زند انرژی هسته ای نیست، شهادت است. ارزش واقعی سایت های هسته ای ایران از چند پوند اورانیوم غنی شده ناشی نمی شود. بلکه از ارزش آنها به عنوان اهدافی ناشی می شود که می توانند تلفات گسترده ایجاد کنند. متأسفانه، مردم ایران به عنوان سپر انسانی برای پوشش هزینه حماقت هسته‌ای آیت‌الله عمل می‌کنند. به گفته برنامه‌ریزان نظامی پنتاگون، حملاتی که برای فلج کردن دائمی برنامه هسته‌ای ایران طراحی شده‌اند، شامل بیش از 400 هدف از جمله پرسنل، سایت‌های کمکی و زیرساخت‌ها می‌شود. فهرست هدف شامل رهبری و فرماندهی، ساختارهای ارتباطی، تأسیسات موشکی، کارگاه های سانتریفیوژ (که برخی از آنها در مراکز شهری قرار دارند)، آسیاب ها و معادن اورانیوم و همچنین مجتمع های نظامی را شامل می شود. در قمار هسته ای آیت الله ، مطالعه ای در مورد هزینه های انسانی حملات نظامی حملات متعارف به تاسیسات هسته ای ایران، تلفات تخمینی از سناریوی حمله محافظه کارانه با هدف قرار دادن تأسیسات در اصفهان، نطنز، اراک و بوشهر در استود. 5500 نفر در اثر برخورد مستقیم بمباران در روز اول درگیری کشته یا زخمی شدند و 5000 تا 70000 نفر دیگر در معرض پرتوهای سمی و تشعشعات قرار گرفتند. زمان آن فرا رسیده است که از دوتایی کاذب عبور کنیم که در آن تنها جایگزین توافق هسته ای که به آیت الله پاداش می دهد، تحریم ها و حملاتی است که به مردم ایران آسیب می زند. این آیت الله است – نه آمریکا – که علیه مردم ایران جنگ می کند. و در حالی که مذاکرات هسته ای به او اجازه می دهد توهم قدرت را در خارج از کشور مطرح کند، واقعیت عمیق تری را پنهان می کند. موقعیت خامنه‌ای به‌عنوان رهبر ایران در داخل کشور به شدت کاهش یافته است. تحت حکومت بنیادگرای آیت الله، ایران در حال تبدیل شدن به یک کشور شکست خورده است. خامنه‌ای با ناتوانی در تأمین آب، غذا، برق، مسکن، بهداشت، آموزش، شغل، عدالت، آزادی یا امید به آینده‌ای بهتر، در هیچ ظاهری از اداره مؤثر ایران شکست خورده است. مردم ایران قبلاً به یک جامعه فرابنیادگرا تبدیل شده اند. آنها برای رهبران منسوخ، سیاست ها و استراتژی هایی که به گذشته می چسبند هیچ کاربردی ندارند. هیچ کس تمایلی به بازگشت به وضعیت قبلی ندارد – نه توافق هسته ای 2015، نه تقلب در انتخابات 2009، و نه قطعاً انقلاب بنیادگرایانه 1979. در سال 2021، مردم ایران به برنامه هسته ای آیت الله به عنوان برنامه هسته ای نگاه نمی کنند. راه حلی برای مشکلات آنها اما به عنوان علت رنج و فقر آنها. و به دور از اینکه نمادی از نوسازی ایران یا احیای جهان اسلام باشد، 70 درصد مردم ایران اکنون زیر خط فقر زندگی می کنند. آنها بنيادگرايي آيت الله – وعده مدينه فاضله اسلامي – را تهديد بزرگ و فزاينده اي براي حاكميت، امنيت و بقاي ايران به عنوان يك ملت مي دانند. هیچ مبنایی برای مذاکره هسته‌ای با تندروهای ایران وجود ندارد و هیچ دلیلی برای جنگ علیه مردم ایران وجود ندارد. به جای ایجاد اعتماد به نیات صلح آمیز، ماهیت و سیاست رهبر معظم ایران، زمان آن فرا رسیده است که پرده هسته ای را برای افشای دلیل واقعی بن بست هسته ای عقب بکشیم. حکومت دینی آیت الله دزدسالاری است: فاسد، جنایتکار، شکسته و ورشکسته. قمار هسته‌ای او تلاشی ناامیدکننده برای احیای ثروت بنیادگرایی از طریق به راه انداختن جنگ علیه ایالات متحده و اسرائیل است. راه برای پایان دادن به برنامه هسته ای آیت الله، به رسمیت شناختن حق مردم ایران برای آینده ای است که پر از صلح و رفاه باشد، نه دشمنی و جنگ. به جای چانه زنی با آیت الله، زمان پایان دادن به اسارت ایران است. کلید جلوگیری از جنگ در ایران، رفراندوم است: یک انتخابات آزاد و منصفانه، تحت نظارت سازمان ملل متحد، با هدف به رسمیت شناختن حق مردم ایران برای خروج از سایه آیت الله. خسرو ب. سمنانی، نیکوکار ایرانی-آمریکایی ، نویسنده «قمار هسته ای آیت الله: هزینه انسانی حملات نظامی علیه تأسیسات هسته ای ایران» است. امیر سلطانی، فعال حقوق بشر، نویسنده کتاب بهشت ​​زهرا است. (تابع (d, s, id) {
var js, fjs = d.getElementsByTagName(s)[0];
اگر (d.getElementById(id)) بازگشت;
js = d.createElement(s); js.id = id;
js.src = "//connect.facebook.net/en_US/sdk.js#xfbml=1&appId=566538590082898&version=v2.9";
fjs.parentNode.insertBefore(js, fjs);
}(document, 'script', 'facebook-jssdk'));