در می 2020، آقای B.، یک مرد سیاهپوست آمریکایی 45 ساله با سابقه دیابت نوع 2 وابسته به انسولین، به دلیل پنومونی SARS-CoV-2 در بیمارستان بستری شد. او یک کارمند مراقبت های بهداشتی در خانه بود که با استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی به خانه های مشتریانش می رفت. آقای ب با همسر و دو فرزندش زندگی می کردند. فرزندان او به دلیل همهگیری کووید-19 از راه دور به مدرسه میرفتند. قبل از بستری شدن در بیمارستان، آقای ب. دچار مشکل تنفسی و تب خفیف بود، اما به دلیل اینکه تنها منبع حمایت خانواده بود و برای پرداخت هزینه انسولین خود به پول نیاز داشت، به کار خود ادامه داد. در نهایت، علائم او بدتر شد و بستری شدن در بیمارستان را ضروری کرد. مورد B منعکس کننده مشکلاتی است که بسیاری از مردم در طول همه گیری جهانی با آن روبرو بوده اند که اهمیت مداخلات بهداشت عمومی را آشکارا روشن کرده است. علیرغم توسعه واکسنهای مؤثر SARS-CoV-2، بسیاری از کارشناسان استدلال کردهاند که رفتارهای پیشگیرانه مانند پوشاندن، آزمایشهای مکرر و فاصلهگذاری فیزیکی همچنان برای کاهش شیوع بیماری حیاتی هستند. اما اتخاذ این رفتارها به مراتب جهانی نبوده است و بار بیماری به طور نامتناسبی بر دوش جمعیت های به حاشیه رانده شده مانند اقلیت های نژادی و قومی، بزرگسالان کم درآمد و افراد ناتوان افتاده است. چنین چالش هایی آلفرد مارشال که در سال 1890 نوشت، اقتصاد را اینگونه تعریف کرد: «مطالعه ای از نوع بشر در تجارت عادی زندگی… [that] بخشی از کنش فردی و اجتماعی را بررسی می کند که بیشترین ارتباط را با دستیابی و استفاده از نیازهای مادی به خوبی دارد. -بودن." به بیان ساده، اقتصاد مطالعه مبادلاتی است که افراد، مؤسسات یا کشورها هنگام تصمیم گیری تحت محدودیت منابع و زمان با آن مواجه می شوند. اگرچه پزشکان و محققان بهداشت عمومی به طور قابل درک عمدتاً بر بهبود سلامت تمرکز می کنند، اقتصاددانان سلامت را تنها یکی از اجزای مهم، هر چند مهم، از آنچه مردم ممکن است برایشان ارزش قائل هستند، می دانند. سیاست سلامت عمومی. مؤلفههای کلیدی مدلهای اقتصادی در سلامت عمومی. مدلسازی اقتصادی میتواند پیچیده باشد، اما مفاهیم کلیدی که میتوانند تصمیمگیری را هدایت کنند، برای غیراقتصاددانان شهودی و در دسترس هستند. مورد آقای B. نقطه شروع مفیدی برای درک اینکه چگونه می توانیم از بینش اقتصادی برای افزایش پذیرش رفتارهای پیشگیرانه در سطح جمعیت و کاهش نابرابری در نتایج سلامت استفاده کنیم (نگاه کنید به جدول ). ساخت یک مدل اقتصادی برای شناسایی بازیگران مربوطه است (یعنی طرف هایی که می خواهیم سلامت آنها و اتخاذ رفتارهای بهداشتی را به حداکثر برسانیم). در این مورد آقای ب بازیگر اصلی است. در مرحله بعد، ما باید مزایایی را که این بازیگران از اتخاذ یک رفتار مرتبط با سلامت به دست می آورند، شناسایی کنیم. آیا اتخاذ این رفتار در اولویت است؟ اگر چنین است، نسبت به اولویتهای رقیب چگونه رتبهبندی میشود؟ افراد ممکن است مزایای یک رفتار خاص، از جمله اینکه چگونه سلامتی خود را بهبود می بخشد، نادیده بگیرند. برعکس، آنها ممکن است به طور کامل هزینه های واقعی رفتار خود را برای دیگران یا جامعه به حساب نیاورند (به ویژه زمانی که این رفتار خطر ابتلا به بیماری دیگران را افزایش می دهد) یا هزینه های بخش بهداشت عمومی (به عنوان مثال، عوارض جانبی منفی). آقای ب به نوبه خود معتقد بود که فاصله گذاری فیزیکی برای جلوگیری از عفونت برای خود و خانواده، همسایگان و مشتریانش مهم است. علاوه بر این، ما باید هزینه ها و محدودیت های فردی و ساختاری را که باعث اتخاذ رفتارهای مرتبط با سلامتی می شود، درک کنیم. برای برخی افراد دشوارتر از دیگران است. برای آقای ب، تمرین فاصله گذاری فیزیکی با هزینه فرصت قابل توجهی همراه بود: کار او در خانه انجام نمی شد. بنابراین، فاصله گذاری فیزیکی به معنای از دست دادن دستمزدهای بسیار مورد نیاز است. محدودیت های ساختاری نیز نقش زیادی در تصمیمات آقای ب. افراد رنگین پوست به طور نامتناسبی در صنایع کم دستمزدی به کار گرفته میشوند که در آنها مواجهه شغلی با SARS-CoV-2 افزایش یافته است، اما حفاظت نسبتا کمی از کارگران مانند بیمه درمانی و مرخصی استعلاجی ارائه میکنند. صنعت مراقبت های بهداشتی در خانه با موفقیت استدلال کرد که کارگران آنها باید از قانون 2020 کمک، امداد و امنیت اقتصادی (CARES) کروناویروس مستثنی شوند، مبادا مفاد آن برای مرخصی استعلاجی و خانوادگی منجر به کمبود کارگر شود. علاوه بر این، مردان سیاهپوست مانند آقای B. اغلب مجبورند خطرات رقابتی بدون ماسک و احتمال ابتلا به SARS-CoV-2 یا پوشیدن ماسک و احتمالاً در معرض پروفایلهای نژادی را بسنجید. تحلیلهای اقتصادی باید هزینههای شناختی یا روانشناختی را نیز در نظر بگیرند.3 تغییر توصیهها و پیامهای سیاسی در رابطه با رفتارهای پیشگیرانه (به عنوان مثال، مزایای پوشش، چه نوع ماسکهایی محافظت کافی را ارائه میکنند و چه زمانی میتوان ماسکها را برداشت) بار افراد برای تجزیه و تحلیل پیام های رقیب. چنین تحلیلی ممکن است برای افرادی که با بارهای شناختی متعدد ناشی از چالشهایی مانند اشتغال نامطمئن مواجه هستند دشوار باشد. اعمال تحلیل اقتصادی در مورد آقای B. مزایا و هزینههای اتخاذ رفتارهای بهداشتی پیشگیرانه را در جمعیتهایی که با عوارض و مرگ و میر بالای ناشی از کووید مواجه هستند، روشن میکند. -19. در نتیجه، بینشهای مفیدی را ارائه میکند که سیاستگذاران سلامت عمومی میتوانند در مورد بسیاری از بیماریهای مختلف اعمال کنند. اول، کمپینهای اطلاعاتی ممکن است کمترین اثربخشی داشته باشند، زیرا، به تنهایی، برای کاهش معاوضههای اساسی که افراد در هنگام اتخاذ فاصلهگذاری فیزیکی یا پوشاندن با آن مواجه میشوند، کار چندانی انجام نمیدهند. . علاوه بر این، پیامهای یکسان و سرزنش ضمنی یا صریح افراد به دلیل عدم مشارکت در رفتارهای بهداشتی پیشگیرانه ممکن است اعتماد را تضعیف کند، زیرا این نوع پیام ممکن است مردم را به این پرسش سوق دهد که آیا سیاستگذاران با آنها همدردی میکنند که با تصمیمگیری پیچیده دست و پنجه نرم میکنند یا خیر. در طول همه گیری فعلی این قطع ارتباط میتواند دیگر تلاشهای پیشگیری از بیماری، مانند ردیابی تماس و کمپینهای واکسیناسیون را تضعیف کند. دوم، اگرچه وجود عوامل خارجی میتواند انگیزه استفاده از سیاستهایی مانند دستورات فاصلهگذاری فیزیکی (و همچنین مشوقها و مجازاتها) باشد، تحلیلهای اقتصادی نشان میدهد که بار چنین سیاست هایی ممکن است گروه ها را به طور نابرابر تحت تأثیر قرار دهد. برای مثال، تعطیلی اجباری مشاغل ممکن است برخی از مزایای کنترل عفونت داشته باشد، اما از دست دادن درآمد ناشی از آن ممکن است به برخی از جمعیت ها (به عنوان مثال، کارگران کم درآمد مانند آقای B.) بیش از دیگران آسیب برساند. سوم، یک تحلیل اقتصادی از Mr. مورد B. اهمیت سیاست های اجتماعی و اقتصادی را که می تواند مشکلات مالی را کاهش دهد روشن می کند. سیاست هایی مانند مرخصی استعلاجی با حقوق، تعلیق اخراج، نقل و انتقالات نقدی و افزایش مزایای بیکاری می تواند به کاهش هزینه های تمرین فاصله گذاری فیزیکی کمک کند و در عین حال رفاه کلی را در مواقع بحران تقویت کند. این سیاستها باید بهگونهای اجرا شوند که به هزینههای شناختی و فرصت توجه داشته باشند، زیرا فرآیندهای سنگین برای درخواست مزایای عمومی ممکن است دسترسی به آنها را برای افرادی با شرایط چالشبرانگیز زندگی دشوار کند. چهارم، یک تحلیل اقتصادی اهمیت مداخله را برجسته میکند. برای کاهش محدودیت های ساختاری سیاستهایی با هدف بهبود دسترسی به تجهیزات حفاظت فردی برای کارکنان مراقبتهای بهداشتی خانگی، ارائه مراقبتهای بهداشتی خود به آنها و گنجاندن آنها در بستههای امدادی فدرال میتواند به کاهش انتقال بیماری در میان کارگران ضروری مانند آقای B. که در غیر این صورت قادر به انجام این کار نیستند، کمک کند. زمان خود را از کار دور کنید. پنجم، مشاهده پرونده آقای B. از دریچه اقتصادی، تنوع شرایط شخصی و اجتماعی را روشن می کند که مبادلات مربوط به درگیر شدن در رفتارهای پیشگیرانه را شکل می دهد. اگرچه مطالعات و دادههای ملی راهنماهای مفیدی هستند، رویکردهای بهداشت عمومی که توسط مدلهای اقتصادی ارائه میشوند و زمینههای محلی را در نظر میگیرند، برای ایجاد سیاستهای مؤثر برای یک منطقه یا گروه معین ضروری هستند. بینشهای بهدستآمده از کاربرد اقتصاد در مورد آقای B. برای مبادلات گسترده تر و کلان در سرمایه گذاری های بهداشت عمومی اعمال شود. در سطح ملی، هزینه های بهداشت عمومی در سال 2018، 93 میلیارد دلار بود، در مقایسه با هزینه های مراقبت های بهداشتی 3.6 تریلیون دلاری (در سال 2018) – یا 2.5 سنت برای هر دلار مراقبت های بهداشتی. مخارج بهداشت عمومی بین سالهای 2008 و 2018 ثابت یا کاهش یافته است، و بیشترین کاهش در هزینههای دولتی در حوزههای سلامت مادر، کودک، خانواده و سلامت محیط رخ داده است. میانگین سرانه هزینه ایالتی از 80.40 دلار به 75.83 دلار در طول آن دوره کاهش یافت.4 در همین حال، سیستم های مراقبت های بهداشتی محلی به طور فزاینده ای مداخله می کنند تا بر تعیین کننده های اجتماعی سلامت، مانند مسکن تأثیر بگذارند. تمرکز روزافزون سیستم های مراقبت بهداشتی در ارائه خدمات بهداشتی و اجتماعی ممکن است با معاوضه هایی همراه باشد. برای مثال، در حالی که سازمانهای مراقبتهای بهداشتی منابع مالی بیشتری نسبت به سازمانهای بهداشت عمومی و خدمات اجتماعی دارند، ممکن است نسبت به آن سازمانهایی که ممکن است دانش و تخصص عملی بیشتری در محرکهای بالادستی سلامت داشته باشند، در پرداختن به عوامل اجتماعی تعیینکننده سلامت مؤثر یا کمتر کارآمد باشند. .5 درک اینکه چگونه این مبادلات به تخصیص بهینه منابع کمیاب اجتماعی کمک می کند، برای بهبود سلامت جمعیت، به ویژه در جمعیت های حاشیه نشین، حیاتی خواهد بود. بحث در مورد مبادلات باید این واقعیت را تشخیص دهد که سیاستگذاران ممکن است وزنهای متفاوتی را برای منافع و آسیبهای خاص در تصمیمگیری خود قائل شوند (به عنوان مثال، بحثهای جاری در مورد تعطیلی مدارس در طول همهگیری). بسیاری از اقتصاددانان استدلال می کنند که افرادی که بیش از همه تحت تأثیر یک سیاست یا شرایط بهداشتی معین قرار می گیرند، باید کسانی باشند که تعیین کنند چگونه مزایا و مضرات مختلف را بسنجید. پزشکان بهداشت عمومی از طیف وسیعی از رشته ها هستند که بازتاب دهنده طیف چند وجهی است. مشکلاتی که باید با آنها مقابله کنند اقتصاد با روشن کردن مبادلات کلیدی و روشن کردن گزینههای جدید سیاست – از جمله مواردی که فراتر از ارائه خدمات بهداشت عمومی است، به این دیدگاهها میافزاید. سهم کلیدی علم اقتصاد در سلامت عمومی، روشن کردن مبادلات پیچیده ای است که ممکن است بر رفتارهای مرتبط با سلامت تأثیر بگذارد، که شامل هزینه ها و مزایای غیر پولی است که اغلب توسط سیاست گذاران نادیده گرفته می شود. مدلهای اقتصادی میتوانند به سیاستگذاران سلامت عمومی کمک کنند تا سیاستهای عادلانهتری ایجاد کنند که تجربیات و واقعیتهای زیستشده جمعیتهای مختلف را بهطور کاملتر توضیح دهد.
مبادلات و گزینه های خط مشی – استفاده از بینش اقتصاد برای اطلاع رسانی خط مشی بهداشت عمومی
